۱۳۹۰/۰۷/۰۳

عطر و موسیقی

نشستم اینجا دارم آهنگ جدید شادمهر رو گوش می کنم:
از اولین جمله ات فهمیده بودم زود عشقای قبل از تو سوء تفاهم بود ...
حالم عوض می شه حرف تو که باشه ....

و دارم فکر می کنم چرا کاری انتخاب کردم که کل احساسم رو به صفر و یک تبدیل می کنه .
منم باید یه کاری انتخاب میکردم که احساسم رو تبدیل به موسیقی و شعر و آهنگ می کرد .
یا تبدیل به یه عطر زنونه یا مردونه.
خلاصه که عشق رو ببره تو خونه ها.احساس ببخشه به قلبهای یخ زده ..

من که خودم با بوی عطر یا با یه موسیقی خوب بدجوری یخم باز می شه.

حالا طبق عادت همیشگی یه آهنگ رو اینقدر گوش می دم تا دیگه نتونم گوشش کنم . بعدش می ره بایگانی می شه تا یه روزی یه جایی دوباره به گوشم بخوره و یه حس نوستالژیک ، من امروز رو به یادم بیاره دقیقا با همین حس الانم .

سعی می کنم خاطرات خوبم رو با موزیک و عطر به خاطر بسپرم . حیف موزیک و عطر خوب که حروم یه خاطره بد و غم انگیز بشن.

از آدمهایی که ممکنه منو غمگین کنن به شدت پرهیز می کنم.
زمان زیادی نمونده .
باید خوش بود حتی اگر فقط با عطر و موسیقی و خاطرات.....

۱ نظر:

آذین گفت...

چقدر جالب که عطر و موسیقی رو به هم پیوند دادین :) من معمولا بوی عطری که خودم زدم رو نمی تونم تحمل کنم ولی از بوی عطر دیگران گاهی خوشم میاد. خاطره از عطر و موسیقی خیلی موندگاره راست میگی.