۱۳۸۹/۱۰/۱۲

تلخ اما دلپذیر

همه چیز تلخ بود . بوی تلخ قهوه و عطر ، به همراه آهنگ تلخی که فضا رو پر کرده بود کاملا با حس تلخت هماهنگ بود . حسی تلخ که نمی دونستی باهاش چیکار کنی ؟ ترجیح می دادی به جای حرفهای تلخ یه سکوت تلخ داشته باشی. ولی فکرهای تلخ دیوانه کننده بود.
حس انفجار بهت می داد و اصلا آروم نبودی . سر تا پات تلخ بود . خاکستری لباست با تلخی وجودت هماهنگ بود.
چه کلکسیون تلخ ، اما دلپذیری .
اگر مانده بودی تو را تا به عرش خدا می رساندم...
آره هنوز دارم این آهنگ رو گوش می دم
اگر مانده بودی ز تو می نوشتم تو را می سرودم.
می خوام با یه تلخ دیگه شبم رو تموم کنم .
قلبم درد میکنه ...
این دل لعنتی چقدر گریه می خواد ...
مانده بودی اگر موج دریا تا ابد پر از دیدنی بود
یه حس نوستالژیکی دارم.
بعضی احساسات بهتره هیچوقت واژه نشن.
برم سراغ تلخی آخر
....

دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای می خواند

next persian star رو می دیدم . من عاشق جوونای ایرونی با استعدادم . در این یه مورد اصلا جهانی فکر نمی کنم من از جوونای ایرونی موفق و با استعداد خیلی زیاد خوشم می یاد.
یه پسری که اسمش امیر بود و بسیار خوشتیپ یه آهنگ از امید خوند که واقعا قشنگ بود. من کلا زیاد از امید خوشم نمی یاد ولی این آهنگ خیلی تو اون لحظه بهم چسبید.
اگر مانده بودی تو را تا به عرش خدا می رساندم
اگر مانده بودی تو را تا دل قصه ها می کشاندم
...

یکی از دوستای خیلی خوبم این آهنگ رو به من داد و من امروز کلی گوشش کردم . خیلی بهم چسبید یه حس عاشقانه به آدم می ده . دلت می خواد زندگیتو پر عشق کنی.

دلتنگم
...