۱۳۹۰/۰۷/۲۶

خر

یه ایمیلی رسیده بود از اینایی که کلی جمله توش هست . یکیش این بود که هر آدمی همانطور که یه کودک درون داره یه خر درون هم داره . کلی خوشم اومد و این ایمیل رو فورواردش کردم برای بعضی از دوستان.
فردای اونروز یکی از دوستام که خیلی وقت بود ازش خبر نداشتم زنگ زد و گفت فقط می خواستم حال خر درونت رو بپرسم. بهش گفتم خر درونم حالش عالیه . چرا که خوب نباشه وقتی واسه خودش یکه تازی می کنه و خریت رو به انتها رسونده .
خلاصه وسط اون همه کار یه کم به خر درون من خندیدیم و بعدش که خداحافظی کرد من نتونستم راحت از کنار خر درونم بگذرم و یه 5 دقیقه ای داشتم بهش فکر می کردم و احساس می کردم کله یه خر قفسه سینه امو شکافته و اومده بیرون و داره به مردم لبخند می زنه .
و اما اینکه آدم یه خر درون داشته باشه خوبه یا بد به نظر من خیلی هم خوبه . من از خود خرم خیلی بیشتر از خود عاقلم خوشم می یاد.
دوست دارم هی خر شم . خریت کنم. مثل خر ذوق کنم . هی خرکیف بشم. خلاصه که تو زندگیم فقط خر باشم.
می خوام از آدم بودن دست بکشم.
..........

....

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
......