۱۳۹۰/۰۷/۱۲

رهایی

احساس می کنم نباید به هیچ انسانی سخت گرفت.
کاش در یک روز و یک لحظه هر کس دقیقا کاری که دوست داشت را انجام می داد .
انچه مطابق خواسته اش بود. ای کاش هیچ ترسی و هیچ شرم و حیایی نبود. آدمها می شدند دقیقا همانی که در خلوتشان میکنند.
کاش یک روز صبح که بیدار می شدیم. می دیدیم دروغ از شهرمان رفته.
با این آرزو میخوابم و بعد این سوژه را تبدیل به یک داستان و یا فیلم می کنم.
................................................