۱۳۹۰/۰۸/۰۳

کره ای به نام زمین

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

مدتهاست که دیگه از این کره خاکی و موجودات ریز و درشتش خسته شدم. خیلی وقته که دیگه دنبال هیچی نیستم. خیلی وقته که پذیرفتم این موجوداتی که تو کره خاکی ما اسم خودشون رو گذاشتن آدم یا انسان درست بشو نیستن و یا بهتره بگم همینن که هستن. و متاسفانه با کمک تکنولوژی واینترنت و سفر به قسمتهای دیگه این کره مزخرف فهمیدم که جواب آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟ بلی است و شاید کمی آبی تر فقط .

و راستش رو که بخواهید دیگه مهاجرت رو کاری عبث وبیهوده می دونم واسه شخص خودم و در جواب سوال یکی از همکارا در مورد رفتن به کانادا، گفتم دیگه فقط به مهاجرت به یک کره دیگه می تونم فکر کنم و یکی از دوستام که اونجا نشسته بود این بیت از حافظ رو یادآوری کرد که :

آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی

من عمیقا اعتقاد پیدا کرده ام که در این کره هیچ جذابیت دیگه ای برای من یکی وجود نداره وشاید پیشگویان درست پیش بینی کرده باشن که 2011 پایان دنیای ماست . دنیای این شکلی و خسته کننده .

.....

پ