۱۳۸۹/۱۲/۰۹

عجب قصاب خانه ایست دنیا

احمد شاملو:
زمان سلطان محمود می‌کشتند که شیعه است زمان شاه سلیمان می‌کشتند که سنی است زمان ناصرالدین شاه می‌کشتند که بابی است زمان محمد علی شاه می‌کشتند که مشروطه طلب است زمان رضا خان می‌کشتند که مخالف سلطنت مشروطه است امروز توی دهن‌اش می‌زنند که منافق است و فردا وارونه بر خرش می‌نشانند و شمع‌آجین‌اش می‌کنند که لا مذهب است. اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود : می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند و چه قصاب خانه‌یی است این دنیای بشریت .

لعنت بر ضحاکها، لعنت بر قصابها لعنت بر خون ریز ها ، لعنت بر همه شکنجه گرهای دنیا.
لعنت بر شعبون بی مخ ها که همه نام انسان را به کثافت و لجن کشیده اند.

لعنت...

فریاد های خاموشی

دريا ، - صبور و سنگين –
مي خواند و مي نوشت :
« .... من خواب نيستم !
خاموش اگر نشستم ،
مرداب نيستم !
روزي كه برخروشم و زنجير بگسلم ؛
روشن شود كه آتشم و آب نيستم ! »


شعر از فریدون مشیری

تاریخ

تاریخ پر از کثافت است. چون آنهایی که تاریخ را ساختند کثیف بودند . چون آدمها کثیفند. جوانتر که بودم دوست داشتم تاریخ را بخوانم می گفتند تاریخ شیرین است. می گفتند باید از تاریخ عبرت گرفت. می گفتند تاریخ تکرار می شود. و بزرگتر که شدم دیدم تاریخ همین زندگی فعلی است . انسانها در یک دور باطل گیر کرده اند. نقشهایی هست که بازی می کنند . نقشها را زندگی به آنها داده . همیشه در تاریخ دیکتاتور بوده . آزاده بوده . مظلوم بوده ظالم بوده، شهید بوده همیشه در تاریخ من بودم تو بودی . همیشه یکسری آدمهای مجسمه بوده اند و خلاصه تاریخ بدجوری تکراریست.

دلم می خواهد از این دور باطلی که انسانها برای خود ساخته اند خارج شوم. سرگیجه گرفته ام از این دوران زندگی.

زندگی به من تهوع می دهد.

کجایی کافکا؟ کجایی صادق هدایت ؟ کجائید ؟ من زیادی تنها هستم.
....