۱۳۸۹/۰۹/۱۸

سایت پیش بینی هوا

yahoo weather پیش بینی کرده که یکشنبه و دوشنبه تهران بارونیه . وای خدای من باورم نمی شه . البته یادمه که پارسال خیلی وقتا می گفت بارون می یاد ولی نمی یومد. ولی الان مدتهاست که پیش بینیش درسته آفتاب آفتاب آفتاب . اونم چه آفتاب زشتی . چه آفتاب بد رنگی .
وای اگه بارون بباره ...
این شهر یه بارون اساسی می خواد . بارونی که توان مبارزه با این همه آلودگی رو داشته باشه . بشوره این شهر چرک رو.
این بشر اگه دنیارو به حال خودش می ذاشت الان اوضاع خیلی بهتر بود. اگه هیچ اختراعی نمی کرد اگه هیچ قانونی وضع نمی کرد . الان همه چی بکر بود و طبیعی.
بشر گند زده به همه چی. حالم به هم مب خوره . دلم می خواد چشمامو ببندم تا یکشنبه بیاد . وقتی دوباره بازشون می کنم یه شهر شسته و تمیز رو ببینم . دلم می خواد بتونم نفس بکشم .
...

اخبار

این سایت خبری باحال که همیشه آخرین خبرارو داره از صبح که می یام جلو چشممه و همش بین کارام یه سر می زنم ببینم آخرین خبر داغ چیه.
هفته قبل هر بار که refresh می کردی یه خبر راجع به اعدام بود یا شکنجه یا دیگر وحشیگریها. 5 شنبه شب هم که اون فیلم رو راجع به اعدام و سنگسار تو bbc دیدم . دیگه هفته ام کامل شده بود. جمعه شب تا صبح خوابم نبرد . دلم می خواست فرار کنم برم یه جایی که دیگه هیچ خبری از هیچی نداشته باشم. می دونم که اینایی که واسه ما حکم فیلم و خبر داره زندگی بعضی هاست . ولی آخه منم مردم از عجز و ناتوانی . از اینکه نمی تونم هیچی رو تغییر بدم هیچ کمکی به کسی بکنم. بعضی ها گفتن قدغن کن اخبار خوندن رو واسه خودت. ولی به نظرم بی انصافیه که حتی نتونیم بشنویم درد بقیه رو.
کاش بشه فرار کرد . کاش بشه راحت شونه هارو بالا انداخت و گفت به من چه . کاش می شد به بقیه کاری نداشت . ولی نمی شه احساس می کنم نمی تونم خوش باشم حتی اگر فقط یکنفر تو دنیا مونده باشه که بهش ظلم بشه. ولی مگه می شه دنیایی رو تصور کنیم که توش ظلم نباشه ، وحشیگری نباشه ، جنگ نباشه ... نمی دونم به نظر من که آدما روز به روز وحشی تر و خود خواه تر می شن.
من واقعا امیدی ندارم ....