۱۳۹۰/۰۳/۰۹

روز پر اشتباه

چه روز بد پر اشتباهی . من تو کارم آدم دقیقی هستم و کمتر پیش می یاد که اشتباه کنم.
امروز ولی اشتباه کردم یعنی اشتباه یکی دیگه رو بدون اینکه چک کنم تایید کردم و یک گند بزرگی به سیستم خورد و افتضاحی به بار آمد.
بعدش یه دفعه پر از استرس شدم و تازگی ها هر وقت استرس دارم حالت تهوع به سراغم می یاد.
بعدش فکر کردم که باید ی چیزی بخورم شاید تهوعم بند بیاد. آقای آبدارچی مهربون برام از رستوران شرکت شنیتسل گرفت ولی چشمتون روز بد نبینه اولا به شدت مزه زردچوبه می داد . دوما مگر از گلوی من چیزی پایین می رفت.
الانم اومدم اینجا یه کم بنویسم تا آروم بشم.
چه حالتهای عجیبی تازگیها به سراغم می یاد وقتی عصبیم.
سرگیجه ، تهوع ، نفس تنگی و بی اشتهایی مطلق .

کاشکی امروز زود تموم بشه
....

۲ نظر:

آذین گفت...

اشتباه کردن خیلی حس بدیه، خیلی خوب درکت می کنم. اگر کمی گلاب رو با آب سرد مخلوط کنی شاید خوردنش بهت آرامش بده. مواظب خودت باش میترا جون و سعی کن از چیزهای رقیق شروع به خوردن کنی.

dariush گفت...

kash hame chiz mesle tame zardchube ru ghaza bud
kash hamechiz mesle kasifie shishe ye panjere bud
kash adama midunestand adam budan yaeni chi
kash adama mifahmidand kafsho panjere o zardchuba ro mishe dorost kard
eshtebahe adama ro ham mishe bakhshid
mishe forsat dad
mishe ye juno nejat dad
mishe zendegi dad
mishe eshgh dad
hanuzam
hanuzam hanuzam