۱۳۸۹/۰۹/۳۰

رانندگی و فرهنگ

صبح که با عجله اومدم سوار ماشینم بشم دیدم که جای پاهای آقای دیوانه دیشب رو در ماشین فرو رفتگی ایجاد کرده . عصبانی شدم . گفتم کاشکی دیشب دیده بودم . اگه همون موقع فهمیده بودم حتما پیاده می شدم منم با پاهام می کوبیدم به در ماشین اون تا مثل مال من بشه . بعدش حتما اون چون مرد بودو می دید یه زن ماشینشو داغون کرده خونش به جوش می اومد و برای اینکه کم نیاره حتما شیشه ماشین منو می شکوندو بعدش من عصبانی می شدم با قفل فرمون چراغای ماشین اونو می شکوندم بعدش معلوم نبود تا کجا پیش می رفت شاید یه قتل رخ می داد . همون بهتر که دیشب نفهمیدم.
دلم می خواست می تونستم یه کتک مفصل بزنمش به نمایندگی از همه زنهای دنیا اونو به نمایندگی از همه مردهای دنیا می زدم. همه مردهای زورگویی که فکر می کنن زنها ازشون می ترسن .
گاندی می گفت فرهنگ یک ملت رو از رفتاری که با حیووناش داره بفهمید . یکی دیگه اصلاحش کرده بود از رفتاری که با بچه ها و زنهاشون دارن بفهمید ولی من می گم فرهنگ یک ملت رو از روی رانندگیشون بفهمید.
خشونتی که زیر پوست منه ، عصبانیتی که موقع رانندگی دارم ، دعوا برای گرفتن حقم در حین رانندگی . تمسخر زنها توسط مردها ، حساب نکردن راننده زن .... هزار تا چیز دیگه که بعدا سر فرصت پرشون می کنم .
ایران مزخرفی شده این ایران ...

۳ نظر:

ناشناس گفت...

kheily narahat shodam , vali yejurayi kari nemishe kard , engar mahkoomim ba in mariza zendegi konim , 2 ta lagad be mashin chizi az mashine shoma kam nakard vali ba har lagad ye mosht nefrat e vojoodesho rikht biroon , mohem nist , narahat nabashid , bayad ghabool konim mariz too in shahr kheily bishtar az oon chizie ke fekr mikonim , bayad begzarim foghesh jaye ye lagad roo mashine ma mimoone vali oon be andazeye ye heikal nefrat o kesafat o ba khodesh invar oonvar mibare , motoasef bashim baraye oon , shayadam inghadr badbkhate ke age bedoonim delemoon misooze barash , ki midoone ....

آذین گفت...

واقعا اگه بخوایم فرهنگ یه ملت رو از رو رانندگی بسنجیم، باید همین الان شروع کنیم و واسه ایران زار زار گریه کنیم. از این حرفا که بگذریم، من فکر میکنم میترا جون شما بعضی ها رو جدی تر از اون که لایقش ان یا حتی جدی تر از اون که خودشون هم به خودشون نگاه می کنن، می گیرین. شما می خواستید پیاده شید و راجع به رفتار بدش باهاش صحبت کنین؟! شما چی از این ملت مثل دیوار دیدین که اینقدر براشون ارزش قایلید؟! چی؟؟ این رفتار پرخاشگرانه ی اون فرد بهتون قول میدم که جزیی از مرام نامه شه... با یک نفر میشه دعوا کرد ولی مگه مشکل ما فقط یه نفره؟ ما که همه عمرمون نمی تونیم دعوا کنیم، می تونیم؟ همینه که من اصلا تو این دنیا زندگی نمی کنم، به هیچی احساس تعلق نمی کنم و همه مردم برام مثل دیوارن. لااقل من که نتونستم با این جماعت ارتباط برقرار کنم، دوستشون داشته باشم و انقدر برام مهم باشن که بشینم و تحلیلشون کنم...

درمانگر راست دست گفت...

درود
از لطفی که نسبت به اینجانب روا داشته اید بی نهایت سپاسگذارم و از ابهامی که در کلام اینجانب وجود داشته عذر بنده را پذیرا باشید. ظاهراً اتفاقات زیادی در رابطه ذکور محترم این مملکت بی سر و ته افتاده که موجبات ناراحتی شما را فراهم کرده است که گویای خشم نهفته شما نسبت به این موجودت مریخی ست. به هر حال، نظرات زیبای شما کلبه محقرانه تراوشات ذهنی اینجانب را روشنتر می کند و امیدواریم تشکر کلامی ما یارای تقدیر از نظرات بی شائبه شما باشد.
درمانگر راست دست