۱۳۹۰/۰۴/۲۸

مغز گیجه

مغز گیجه گرفتم.
خیلی خسته ام. سماور رو ساعت 5 خاموش می کنن اونوقت انتظار دارن ما تا ساعت n شب کار کنیم . منم با کتری برقی و تی بگ یه چایی درست کردم. الانم دارم نوش جان می کنم . شکر خدا قهوه مون روز شنبه که اومدیم ناپدید شده بود و امروز قهوه نخوردم و یه کم از مغز گیجه ام مال همونه و یه کمم مال فیلم irreversible و اون فیلمبرداری وحشتناکشه که احساس می کنی ته یه کشتی خوابیدی و تو یه دریای طوفانی کشتی بالا و پایین می ره و برای هزارمین بار داری بالا می یاری. (البته فقط یه کمشو دیدم حالم بد شد خوابیدم) یه کمشم مال جلسه صبحه که ماجراشو می ذارم برای اون رمانی که قراره راجع به بازار کار ایران بنویسم. یه کم دیگه از مغز گیجه ام مال گرماییه که موقع برگشت از جلسه خوردم و حرصی که راننده تاکسی بهم داد . یه کم دیگه اش هم مال ترافیک اتوبان صدر بود که نیست که اوضاعش خیلی خوب بود تصمیم گرفتن دو طبقه اش کنن و الان وضعیتش افتضاح شده و آقایون تو روزنامه نوشتن که تهرانی ها از اتوبان صدر تردد نکنن چون می خوایم وصلش کنیم به نیایش و از این به بعد شلوغه و از این مزخرفات . ما هم از امروز به بعد باید پرواز کنیم بریم خونه .

خلاصه اینکه یک عالمه چیز تو مغزمه که دلم می خواد بریزمشون بیرون . از کتاب هم فراتر رفتم و دلم می خواد فیلم بسازم.
مغزم گیج می ره .

نمی تونم به فکر کردنم ادامه بدم.



.....

۳ نظر:

elham گفت...

age mitooni LIVE: Murdochs grilled by MPs
ro bebin.
http://www.bbc.co.uk/news/uk-politics-14193124 ro bebin ya az TV

آذین گفت...

مغز گیجه خیلی عنوان مناسبیه. من فکر می کنم یه دلیل دیگه مغز گیجه ت اینه که اوقاتی که خسته میشی نمی تونی به خودت استراحت بدی و ناچاری ادامه بدی. برات آرامش آرزو میکنم و چند روزی تعطیلی...

بیگانه گفت...

salam
az nazari ke to webam dade bodi vaghean estefade kardam alii bod
baza in karo bokon